كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع)
امور فرهنگي وهنري قرآني تربيتي اعتقادي
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) و آدرس canonemamhssan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آن شب ستاره‏هاى غمگين، با آه و ناله گرد هم آمده بودند در كوفه مى ‏نگريستند. زمين مى ‏گريست.

آسمان نالان بود. ديوارهاى كوفه از ترس حدوث «واقعه‏» به هم نزديك مى‏شدند، شايد جلوگير آن باشند. پرنده‏هاى نگهبان در چارسوى مسجد كوفه، نگهبانى مى‏دادند. شب پرده‏هاى مهاجم ضمن اين كه به يكديگر نويد مى‏دادند، ترس و رعب سراسر وجودشان را فرا گرفته بود. آخر حمله به يك فرد نبود، حمله به تمام انبيا و اولياء و صالحان و صديقان بود.

مى ‏خواستند عرش خدا را به لرزه در آورند و مى‏خواستند عروة الوثقاى دين را نابود سازند.
ابن ملجم، نماينده خفاشان شب با وحشت، براى رسيدن به آرزوى ديرينه‏اش، به مسجد آمده و كمين كرده بود. ولى چگونه اقدام به آن كار كرد؟! بايد شقاوت و بدبختى، وجود يك به ظاهر انسانى را فراگيرد تا دستش به شمشير بلند شود و بر فرق قهرمانى فرود آيد كه برق ذوالفقارش دل يلان عرب را مى‏لرزاند و زهره قهرمانان را مى‏شكافت، راد مردى كه در برابر اشك يتيمان آيد مهربان‏تر از پدر و مادر بود و با لطف و مهربانى اشك‏هاى غم ديدگان را پاك مى‏كرد و دست محبت‏بر سرشان و مى‏كشيد و با آنان چون فرزندان خويش رفتار مى‏نمود.
چگونه مى‏توانست آن اشقى الاشقيا شمشير زهراگينش را بر سر آن نامتناهى فرود بزند، او كه محور مركزى تمام فضايل بود. آن انسان كاملى كه مجسمه تمام نماى رسول خدا و نفس او و برادر او و جانشين به حق او بود. او كه نمى‏توان با كلمات حقش را ادا كرد و توصيفش نمود، زيرا جز خدا و رسولش كسى نتوانست و نخواهد توانست تا روز رستاخيز او را بشناسد و قدرش را بداند و عظمتش را درك كند، نه آن‏ها كه پرستيدنش و نه آن‏ها كه پيرويش كردند، همه در شناخت مقامش حيران و سرگردانند.

شاعران و سرايندگان در برابر كوه عظمت، چه مى‏توانند بسرايند و سخنوران و نويسندگان چه سخنى بر زبان و قلم برانند! دانشمندان و حكيمان در اين اقيانوس مواج حكمت غرق مى‏شوند، جز آن كه او خود به دادشان برسد و آن‏ها را به كرانه نجات برساند. نه تنها زمينيان كه افلاكيان نيز اين عظمت‏خدايى كه متجلى در يك فرد شده است، انگشت‏حيرت به دهان گرفته‏اند. اين چگونه مخلوقى است كه تمام صفات متضاد را در خود جمع كرده است.
هنگامى كه گرد و خاك جنگ، فضا را تيره و تار مى‏كند و قلب پهلوانان به لرزه مى‏آيد، او بر افروخته و لبانش متبسم و قلبش محكم، آن چنان بر ميمنه و ميسره مى‏تازد و با شمشير برانش بر فرق دشمنان فرود مى‏آورد و با ضربت‏هاى سهمگينش در لحظه لحظه‏هاى كارزار، يلان بى‏شمار را در خاك و خون مى‏غلطاند كه جز او كسى مانند او نيست، و همو شب هنگام در محراب عبادت از خوف خدا مى‏گريد و براى اين كه بنده‏اى سپاسگزار باشد در خانه و در ميدان، با نماز و نيايش و گريه و زارى، شب را به صبح مى‏رساند «الم اكن عبدا شكورا». هرگز فجرى بر روزگار على نتابيده كه ديده‏اش در خواب باشد و هرگز دمى از عمرش نگذشته كه در غفلت‏باشد. پيوسته به ياد خدا و دايم در ذكر او است، او را از خدايش هيچ امرى جدا نمى‏سازد، چه در جنگ باشد و چه در دكه القضاء، چه در خانه باشد و چه بيرون از خانه، چه در بازار باشد و چه در مسجد، براى او فرق نمى‏كند، همواره در حال عبادت و شكرگزارى است.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 18 مرداد 1391برچسب:كسى كه در ميدان و مسجد با خدا بود , ] [ 18:51 ] [ اكبر احمدي ]
صفحه قبل 1 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

اين وبلاگ متعلق به كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) شهر سلامي است ؛ اين وبلاگ در خصوص انعكاس فعاليت هاي ( فرهنگي وهنري ؛ قرآني ؛ اعتقادي ديني مذهبي ؛ وتربيتي راه اندازي شده است
موضوعات وب
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





اك
اك

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 206
بازدید دیروز : 87
بازدید هفته : 293
بازدید ماه : 590
بازدید کل : 161876
تعداد مطالب : 733
تعداد نظرات : 12
تعداد آنلاین : 1

اك

اك اك اك اك